آخرین به‌روزرسانی:

کوشش کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تلاش کردن

فونتیک فارسی

kooshesh kardan
فعل لازم

to endeavor, to try, to make an effort, to attemp, to exert

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

میهن‌دوستی آن‌ها را برانگیخت تا بیشترین کوشش خود را بکنند.

Patriotism motivated them to try their best.

دانش‌آموز کوشش خواهد کرد تا پیش‌از پایان روز تکلیف را تمام کند.

The student will attempt to finish the assignment before the end of the day.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت کوشش کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کوشش کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کوشش کردن

لغات نزدیک کوشش کردن

پیشنهاد بهبود معانی